حضرت علی (ع)
حیدر
عشق را پرده زنید
جمله جهانی ز غم است
آتشی رنگ فنا
بر دل زهرای من است
امشب اینجا شب هجران امیر دل ماست
سوختن بهر من و ساختن از حیدر ماست
نیست در این دل من
غیر علی اربابی
گر رود خانه ی دل
همچو شود ویرانی
نفسی گر ز تن و جان و جهان منو توست
عشق در وصله ی امید نهان منو توست
گر منم حیدری و
او همه در جان من است
آشکار است که او
یوسف زهرای من است
به گدایی ببریدم به در خانه ی او
نیست در ظلمت شب همدم مستانه ی او
گر مرا غیرت عباس علی چاره کند
نفسم با نفس او ره مستانه کند